درونگرا ها را همانگونه که هستند دوست بداریم
درونت را بنگر و با خودت آشنا شو . هنر نیست همیشه خویش را فریاد زدن . گاهی سکوت و تأمل در خود ، روح را از همیشه زنده تر میکند .
تو درونگرایی ؟ یا برونگرا ؟ اصال این ها یعنی چه ؟ معنا دارد ؟ یا ساخته ی ذهن انسان نسبت به رفتار خود و دیگران است ؟
به وضوح دیده میشود که بعضی آرام هستند ، بیشتر در تفکر ، تقریبا گریزان از جمع های پر سروصدا و شلوغ و از همه قابل توجه تر ساکت و بیشتر شنونده ! حتی شاید ترجیح دهند اکثر اوقات از عمر خود را در اتاق و محل کار یا منزل شخصیشان بگذرانند . اما گروهی دیگر از افراد ، نقطه ی مقابل این دسته اند . پر سر و صدا ، خنده هایی با صدای بلند ، عالقمند به جمع و مهمانی هایی که بتوانند با انواع آدم ها معاشرت داشته باشند . در یک نگاه گفته میشود دسته اول درون گرا و دسته دوم برونگرا هستند .
اما چند درصد ؟ یک فرد تا چه میزان میتواند درونگرا باشد و فردی دیگر چند درصد برونگرا است ؟ آیا فردی که درونگرا است ، به این معناست که روحش هیچ بویی از برونگرایی نبرده ؟ یا نمیشود دیگر هیچ جوره از آنها در جمع و فعالیت های گروهی کمک خواست ؟ اگر صحبت های قبلی ام را خوانده باشید ، مفصل در مورد صفر و صدی نبودن ویژگی های انسان ها برایتان نوشته ام .
آیا یک فرد میتوان مطلقا درون گرا باشد؟
به هیچ عنوان یک فرد مطلقا درونگرا نیست و همین طور مطلقا برونگرا نمیتواند باشد . همه ی انسان ها ویژگی هایی با درصد های متفاوت از هم درون خودشان جای داده اند . مثل زنان که دارای هورمون های مردانه هستند و مردان که در وجود خود به صورت بالفطره هورمون های زنانه دارند . اما چیزی که زن و مرد را از هم تفکیک میکند ، میزان بالا بودن یکی از این دو جنس هورمون است . زنان با هورمون زنانگی بالا و مردان با هورمون مردانگی بالا از هم تفکیک میشوند .
حال درونگرا ، میانگرا و برونگرا هم همین توصیف را دارد . میزان هر ُخلق و خو و ویژگی در وجود انسان ها متمایز است . از زمانی که یادم می آید تا به حال ، همیشه فردی که بیشتر صحبت میکند و جمع را دست میگیرد و
ابراز وجود کالمی و رفتاری اش نسبت به بقیه بیشتر و پررنگ تر است ، مورد ستایش بیشتری بوده . افراد دوست دارند با این گونه انسان ها ، بیشتر صحبت کنند و دور و اطرافشان باشند . با آن ها همسو شوند و به طور کلی برونگرایی طرفدار بیشتری داشته و دارد . از طرفی فردی که کمتر صحبت میکند و بیشتر در دنیای درون خودش سیر میکند ، کمتر خواهان دارد و پذیرش کمتری را از جانب دیگران تجربه خواهد کرد . چرا که برونگرایی یک مالک و ویژگی خوب بوده و حتی اگر دقت کنید ، دنیای ادم ها بر طبق برونگرایی شکل گرفته . در اصل دیگر دنیای همه ی آدم ها نیست ، دنیای برونگراهاست .
ایده آل ترین دنیا برای ابراز وجود به افراد درونگرا
اگر انسان هایی که اطراف درونگراها هستند را رصد کنید ، متوجه خواهید شد که همه سعی دارند به نوعی فرد درونگرا را تغییر دهند . دائم او را دعوت به جمع میکنند ، از او خواهش میکنند که کمی بیشتر صحبت کند ، بیشتر از احساساتش بگوید و حرف بزند . میخواهند او را به برونگرایی تشویق کنند و رفتارهای ناخودآگاهانه و ذاتی یک درونگرا را دائم تحلیل میکنند . اگر او بگوید : امروز به مهمانی نمی آیم ، اطرافیان اول کمی اصرار و سپس شروع به سرزنش میکنند . از همه منزجر کننده تر این که به او کلماتی همچون : منزوی ، گوشه گیر ، تنهای بیچاره و غیر اجتماعی را نسبت میدهند .
چقدر سعی کرده ای فرد درونگرای زندگی ات را همانگونه که هست دوست بداری ؟ آیا این که همه سعی در تغییر این گونه افراد دارند ، طبیعی و خوب است ؟ یا ندانسته و ناآگاهانه دارند به روح یک انسان ضربه میزنند ؟ اگر از یک درونگرا بپرسید ، او خواهد گفت : من از تنهایی ام لذت میبرم . واقعیت این است ! هر چقدر هم برای دنیای برونگراها عجیب باشد ، او در تنهایی اش شاهد تجلی خالقیت ها و داشتن حس آرامش است که اگر زندگی اش را طبق خواسته ی دیگر افراد تغییر دهد ، این آرامش را نخواهد داشت .
درونگرایی یک ویژگی ذاتی است
درونگرایی یک ویژگی ذاتی است . و تغییر آن ، مثل تغییر رنگ گل رز قرمزی است که برای جلب مخاطب بیشتر و فروش بهتر آن را با اسپری رنگ میکنند . این را به چشم دیده ام . چندی پیش گذرم به گلفروشی افتاد . داشتم گل ها را از نظر میگذراندم که چشمم به رز زرد و براقی افتاد . جلوتر رفتم و بین آن همه گل ، آن را لمس کردم . گل ، شده بود همان چیزی که مغازه دار میخواست اما بویی نداشت ، از لطافت رز خبری نبود و حس خوبی که باقی گل ها منتقل میکردند را نمیداد . عوضش کرده بودند اما درونش چه ؟ درونش ثابت مانده بود . رز قرمزی که فقط ظاهرش باب میل مغازه دار شده بود . آدم هارا عوض نکنیم . روحیات آن ها حتی از گل هم لطیف تر است .
آیا یک درونگرا واقعا عاری از احساسات است؟
برگردیم به بحث اصلی خودمان ، درونگرایی . صدرصد یا خودتان یا از اطرافیانتان شنیده اید که در توصیف یک فرد درونگرا بگویند : او درک نمیکند ، او بیخیال است و حتی جمله ی اشتباه و مشمئز کننده ی ) او بی احساس است ( که آسیب زننده ترین توصیف است . هیچ ریشه ی علمی ندارد و فقط از روی برداشت غلط ، به افراد درونگرا نسبت داده میشود . اما از لحاظ علمی چه ؟ واقعا فرد درونگرا ، کمتر احساس میکند ؟ یا ممکن است که اصال احساس نکند و فقط اتفاقات را در اطرافش ببیند و در درونش هیچ سلولی تکان نخورد ؟ تمامی انسان ها در مغز خود بخشی به اسم آمیگدال یا بادامه دارند .
آیا درون گرایی یک مشکل مغزی است؟
یکی از وظایف اصلی بادامه ی مغز ، تشخیص هرگونه محرک در محیط است . در اصل نوعی حسگر که در افراد مختلف میزان قوی و ضعیف بودنشان متفاوت است . طبق تحقیقات علمی افراد درونگرا آمیگدال های قوی تری نسبت به برونگراها یا میانگراها دارند . یعنی قدرت تشخیص هر گونه نکته ی تهدید کننده ای که در محیط ممکن است حس شود . یا اتفاق جدیدی که در اطراف رخ میدهد . پس با این حساب ، اگر بخواهم درصد بگویم ، کسی که درونگرا است یک درصد حق دارد به کسی که برونگرا است بگوید : تو بی احساسی . ولی از یک برونگرا هرگز چنین جسارتی نباید سر بزند .
به طور کلی افراد درونگرا انسان هایی حساس تر و با واکنش درونی باال هستند که هم اتفاقات محیطی و هم رفتار اطرافیان را زودتر از بقیه متوجه میشوند و درک میکنند . اما نکته ی اصلی نوع ارتباط گیری متفاوت آن ها با محیط اطراف است . در مونولوگ قبلی ، برایتان توضیح دادم که احساس کردن و نوع بروز دادن رفتاری که از آن حس نشأت میگیرد ، در انسان ها متفاوت است . در اصل نوع ارتباط گیری بادام قوی ها)درونگراها( ، با سایر افراد متمایز است ! پس با تمامی این تفاسیر آن ها به مراقبت و توجه بیشتری نیاز دارند . و این حساسیت فقط مختص رفتارها و حس های منتقل شده از اطراف به درونگراها نیست و تمامی خوراکی ها ، انسان ها ، نوشیدنی ها ، اصوات متفاوت ، و حتی مزه های مختلف برای درونگراها محرک قوی تر و برانگیختگی بیشتری دارد .
شاین این مقاله را نیز دوست داشته باشید ” ما زرد نیستیم ! | محتوای زرد و روانشناسی زرد چیست؟ “
ویژگی بارز هر درون گرا
در یک مقایسه میتوان به راحتی تشخیص داد که آستانه ی برانگیختگی برونگراها بالا تر است و درونگراها ، آستانه ی برانگیختگی پایینتری دارند و زودتر صداها ، مزه ها و حس هارا دریافت میکنند . برای ملموس تر شدن ، وقتی که در اطراف یک درونگرا سر و صدای آزاردهنده ای باشد ، زودتر کالفه میشود و سکوت را ترجیح میدهد . اما اطراف یک برونگرا صداها دیرتر میتوان ند تاثیر گذار باشند . یا موسیقی آرامش بخشی که در محیط پخش میشود ، یک درونگرا با صدای پایین تری آن را گوش میدهد چراکه زودتر برانگیخته میشود . اما این میزان صدا روی فرد برونگرا تاثیر چندانی نخواهد گذاشت . و همچنین روی مزه ها و طعم ها و حس های دیگر همین مثال ها قابل تعمیم است .
اما بیایید قوی ترین تحلیل گران را بشناسیم ! آمیگدال های قوی ، آن هارا تبدیل به تحلیل گران خبره ای میکند که زودتر از بقیه همه چیز را دریافت میکنند . وقتی در معرض صدای بلندی قرار میگیرند سریع تر کالفه میشوند ، چون میزان دریافتی آن ها باال است و این میزان دریافتی توسط خود مغز تحلیل میشود . بنابراین از جمع زودتر خسته میشوند چون تحلیل باالتر و طوالنی تری نسبت به هر اتفاقی دارند . اما این تحلیل طوالنی تر و برانگیختگی سریع تر میتواند نقطه ی قوت محسوب شود . بر اساس تحقیقات رئیسان و مدیران موفق و یا انسان هایی که در زندگی شخصی خود تسلط بیشتری روی مدیریت امور دارند ، درصد باالیی از افراد درونگرا هستند.
ویژگی های افراد درونگرا
صحبتم از نقطه ی قوت شد ! هزاران مثال و ویژگی این چنینی وجود دارد تا بخواهم برایتان بازگو کنم و از ویژگی های منحصر به فرد درونگراها بگویم . اما چیزی که آزاردهنده است ، این است که جامعه به شدت میل به یکسان سازی افراد دارد . حالی که ما زندگی میکنیم ، بستر بروز استعداد های یک فرد برونگرا ، به مراتب فراهم تر از یک فرد درونگرا است . برایتان مثال ملموسی بزنم که تک تکمان درکش کرده ایم ، از مدرسه بگیرید تا سنی که اکنون دارید همیشه کار گروهی و اصطالحا تیم ورک بیشترین تشویق کننده را داشته است .
اگر در یک نگاه کلی در نظر بگیریم ، جامعه به سمتی میرود که برونگرایی نوعی ویژگی برازنده تر باشد . این در حالی است که یک سوم تا نیمی از افراد همین جامعه درونگرا هستند . اما درخواستم از همگی این است ، اگر در اطرافتان درونگرا دارید یا خودتان درونگرا هستید ، سعی نکنید این ویژگی منحصربفرد و شگفت انگیز را تغییر دهید . قدر بادام های باارزش و قوی خود را بدانید . درونگرایی یک نوع ارتباط گیری متفاوت از بقیه با محیط است که ازین پس هم آن هارا اینجا بیشتر خواهیم شناخت . و یادتان نرود ، گلی که رنگ شده باشد ، دیگر طراوتی نخواهد داشت .
لطفا افراد درونگرا را همانگونه که هستند دوست بداریم .
بلععععع